کیقباد (قلعه-تنگۀ هملون)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کیقباد، قلعه qalºe-ye key-qobād ، قلعهای واقع بـر کوهی در داخل زاویـۀ
تنگۀ هملون و راه
میگون ـ
شمشک.
[ویرایش]
این قلعه در °۵۱ و ´۲۸ و ´´۴۸ طول شرقی، و °۳۵ و ´۵۸ و ´´۵۴ عرض شمالی، در ارتفاع ۵۶۰‘۲ متری از سطح دریا و بر بالای قلۀ کوهی جای دارد.
فاصلۀ قلعۀ کیقباد تا میگون حدود ۴ کمـ ، و تا شمشک پایین حدود ۳ کمـ است.
[ویرایش]
تنها راه دسترسی به این قلعه از تنگۀ هملون است؛ با حرکت از جادۀ میگون به شمشک، در تقاطع تنگۀ هملون باید به سمت چپ پیچید و داخل تنگه شد و پس از پشت سر گذاشتن حدود ۶۰۰ متر، و آنگاه یک ساعت پیادهرویبه قلعه رسید.
[ویرایش]
قلعۀ کیقباد شامل ۳ بخش جداگانه است:
بخش اول، بقایای معماری، فضای عمومی و اجزاء مختلف آن نظیر حصار و پیرامون، برجهای نگهبانی، آثار بنای آبانبار، فضاهای مسکونی، ارگ یا حاکمنشین و اتاقهای استقرار نگهبانان است که در بالاترین نقطۀ کوه برجای ماندهاند. این بخش از قلعه به علل مختلف نظیر گذشت زمان و عوامل طبیعی ــ نظیر باد، باران، برف و یخبنـدان شدید ــ و از همه مهمتر، حفـاریهای قاچاق و کندوکاو فراوان تخریب، و منهدم شده است و تنها نشانههای اندکی از اجزاء قلعه که از آنها نام برده شد، قابل مشاهده است.
بخش دوم قلعۀ کیقباد، فضاهای غارمانند سهطبقهای است که در زیر قلعۀ اصلی قرار داشتهاند و در بدنۀ شرقی کوه رو به سمت شرق و شهر میگون و جاده دارند. بقایای این غارها دارای ابعاد و شکلهای مختلفاند و بزرگترین آنها حداکثر گنجایش حدود ۶ تن را دارد. شماری از این غارها دارای پنجرههایی به اشکال مختلفاند که از طریق آنها به راحتی میتوان گذرگاه تنگه و راه میگون به شمشک را زیر نظر گرفت. در بدنۀ برخی از غارها، و در دریچههای دیدبانی، آثار مداخلات انسانی قابل مشاهده است و به نظر میرسد برای استفادۀ بهتر، قسمتهایی از شکاف کوه تراشیده شده، و به شکل غار درآمده است.
قسمت سوم، آثار معماری، بهخصوص شواهدی از پی برجهای دیدبانی است که تا فاصلۀ ۲۰۰متری قلعۀ اصلی بر بالای برافراشتگیهای کوه و صخرههای اطراف دیده میشوند. در زمان حیات قلعه، از این برجها برای مراقبت و نگهبانی، و نیز بهعنوان استحکامات مضاعف قلعه استفاده میشده است.
[ویرایش]
به نظر میرسد که قلعۀ کیقباد دو کاربرد عمده داشته است: کاربرد اول آن حراست، نگهبانی و راهداری و کنترل گذرگاه
رودبار قصران به ناحیۀ شمشک و
دیزین، و سرانجام اتصال آن به گذرگاه
گچسر و
گردنۀ کندوان به مازندران؛ و کاربرد دیگرِ آن پناه دادن به زنان، کودکان و افراد مسن در مواقع ناامنی و آشوب و بروز فتنهها بوده است. افراد جوان و مردانی که توان جنگیدن و دفاع داشتند، به مقابله با مهاجمان میپرداختند؛ اما چنانچه شکست میخوردند، به قلعه پناه میبردند و آخرین مقاومت و نبرد در آنجا رخ میداد و پیروزِ این نبرد، حاکم منطقه میشد.
[ویرایش]
مصالح بهکاررفته در بنای قلعۀ کیقباد سنگ لاشه، ملاط گِل، و در بخشهای حساس، ملاط گچ سنتی است و در جاهایی که در مجاورت رطوبت قرار داشته، نیز ملاط ساروج دیده میشود. پی و قطر دیوارها در جاهای مختلف متفاوت، و بین نیم تا یک و نیم متر است.
[ویرایش]
در سطح و اطراف قلعه، در لابهلای خاکهای حاصل از حفاریها و کاوشهای غیرمجاز، قطعات اندکی از سفالهای دوران تاریخی و عمدتاً ظروف بزرگ ذخیرۀ آذوقه و نیز حجم زیادی از قطعات سفالهای دورۀ اسلامی، بهخصوص سفالهای دورۀ سلجوقی و همچنین تیموری یافت شده است. سفالهای دورۀ اسلامی از انواع نخودی، قرمز و با نقوش گیاهی، حیوانی، استامپی، نقشکنده، نقشافزوده با لعاب سفید، پاشیده و نقش زیرلعاباند.
[ویرایش]
با توجه به نمونۀ سفالهای یافتشده میتوان قدمت اولیۀ قلعۀ کیقباد را به دوران ساسانیان نسبت داد؛ اما به احتمال زیاد، از سدههای ۴-۵ ق / ۱۰-۱۱ م به بعد این قلعه مورد استفادۀ فراوان و مداوم بوده، و تا اوایل دورۀ قاجار از آن بهرهبرداری میشده است.
[ویرایش]
قلعۀ کیقبادِ شهر میگون در مهرماه ۱۳۸۲ با شمارۀ ۴۰۱‘۱۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و مشمول قوانین حفاظتی شد.
[ویرایش]
•
پازوکیطرودی، ناصر، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ،برگرفته از مقاله «کیقباد، قلعه» ص۱۳۴۹.