فهرست مندرجات۲ - علت نام گذاری به جیران ۳ - نظر پزشک مخصوص شاه ۴ - عقد دائم با جیران ۵ - جایگاه و موقعیت فروغ السلطنه ۶ - ولیعهد ناصرالدین شاه ۷ - انتساب اجداد جیران به هلاکوخان ۸ - رکنالدین میرزا امیر توپ خانه ۹ - تاثیر دلبستگی بر خانواده جیران ۱۰ - افول ستارۀ اقبال پسران جیران ۱۱ - خصوصیات و ویژگی جیران ۱۲ - سال و محل وفات ۱۳ - مقبره ناصرالدین شاه ۱۴ - پانویس ۱۵ - منبع ۱ - زندگینامهجیران، معروف به تجریشی، از مردم عادی و روستازادۀ اهل تجریش بود. پدرش محمدعلی تجریشی، کشاورز و یا به گفتهای دیگر نجاری تهیدست بود (بنا به روایتی). این زن نخست رقصنده و رامشگر در دستگاه طرب مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه بود. شاه قاجار او را در خانۀ مهدعلیا دید و به وی دل بست و او را به صیغۀ خود درآورد. [۱]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۵-۱۶،تهران، ۱۳۴۱ ش.
[۲]
Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig,pageI/ ۲۳۱،۱۸۶۵.
[۳]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۳،ص۴۶۴، تهران، ۱۳۴۷ ش.
[ویرایش] ۲ - علت نام گذاری به جیراننام اصلی جیران به درستی معلوم نیست؛ اما ناصرالدین شاه که شیفتۀ چشمان آهویی او بود، او را جیران ــ که در زبان ترکی به معنای آهو ست ــ صدا میزد. [۴]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۴،ص۳۲۳،حاشیۀ ۱، تهران، ۱۳۴۷ ش.
[۵]
معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، ص۴۶،تهران، ۱۳۵۱ ش.
[ویرایش] ۳ - نظر پزشک مخصوص شاهاما [[|پولاک]] [۶]
Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig,pageI/ ۲۳۱،۱۸۶۵.
پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که در زمان حیات جیران در ایران به سر میبرد و او را از نزدیک دیده بود، دربارۀ شکل و شمایل او نوشته است: او نه زیبایی خاصی داشت و نه لطف و ملاحتی، و بر گونۀ چپ هم سالکی بزرگ داشت. با وجود همۀ اینها بر شاه نفوذ بسیاری پیدا کرد و مردم این نفوذ را در اثر سحر و جادو میدانستند. [۷]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن،روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار،ص۶۳۵،تهران، ۱۳۴۵ ش.
[ویرایش] ۴ - عقد دائم با جیرانبههرحال شیفتگی ناصرالدین شاه به حدی بود که خواست او را به عقد دائم خود درآورد؛ اما چون پیش از جیران، ۴ زن عقدی دیگر داشت، به خاطر او از عقد دائمی ستاره خانم ــ که چهارمین زن عقدی او بود و از وی ۳ فرزند نیز داشت ــ صرفنظر کرد و عقد دائم او را به مُتعه بدل ساخت و جیران را به عقد دائم خود درآورد و سپس او را ملقب به فروغالسلطنه کرد. [۸]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن،روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار،ص۶۰۱،تهران، ۱۳۴۵ ش.
[۹]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶، تهران، ۱۳۴۱ ش.
[ویرایش] ۵ - جایگاه و موقعیت فروغ السلطنهفروغالسلطنه چون میخواست جایگاه خاص و محبوبیت خود را نزد ناصرالدین شاه به مردمْ بزرگ جلوه دهد، در کارهای مشکل وارد میشد و ناصرالدین شاه نیز درخواست او را رد نمیکرد. دلبستگی ناصرالدین شاه به جیران آنچنان بود که دیگر زنان حرمسرا ی او که بیشتر آنها از شاهزادگان و نجیبزادگان بودند، تا زمانی که جیران در قید حیات بود، زیر سایۀ او قرار داشتند. [۱۰]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶-۱۵، تهران، ۱۳۴۱ ش.
[ویرایش] ۶ - ولیعهد ناصرالدین شاهجیران از ناصرالدین شاه دارای ۴ فرزند شد. نخستین فرزند او در ۱۲۷۰ ق زاده شد؛ ناصرالدین شاه نام او را به مناسبت نام جد مادری خود، محمدقاسم نهاد. این کودک یک ماهه بود که ملقب به امیر نظام یعنی فرمانده کل قوای ایران گشت. [۱۱]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶-۱۵، تهران، ۱۳۴۱ ش.
[۱۲]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۳،ص۴۶۴-۴۶۶،تهران، ۱۳۴۷ ش
و برخلاف عرف آن روزگار که مادر ولیعهد باید از زنان اصیل و بزرگزاده باشد، ناصرالدین شاه، امیر محمد قاسم میرزا را در ربیعالاول ۱۲۷۴ به ولیعهدی خود انتخاب نمود. [۱۳]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶،تهران، ۱۳۴۱ ش.
[۱۴]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمداسماعیل رضوانی،ج۳،ص۱۸۰۲، تهران، ۱۳۶۷ ش.
و به هنگام تعیین ولایتعهدی او تشریفات و جشن مفصل و مجللی برپا کرد و برای وی پیشکار و دمودستگاه عریض و طویلی ترتیب داد. میرزا کاظم خان نظامالملک، پسر بزرگ میرزا آقاخان نوری، صدراعظم وقت بهعنوان پیشکار او تعیین شد؛ محمد حسن خان اعتمادالسلطنه نیز که در آن زمان کودکی بیش نبود، از جمله خدمتکاران دستگاه او بود. [۱۵]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶،تهران، ۱۳۴۱ ش.
[۱۶]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۳،ص۴۶۴-۴۶۶،تهران، ۱۳۴۷ ش.
[ویرایش] ۷ - انتساب اجداد جیران به هلاکوخاندر این میان میرزا آقاخان نوری برای اینکه به جیران تقرب جوید و از سویی دیگر، این کار ناصرالدین شاه را مشروع جلوه دهد، در نسبنامه ای دروغین، نسب محمدعلی تجریشی (ه م)، پدر جیران را به هلاگوخان مغول رساند. [۱۷]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،،ص۱۶، تهران، ۱۳۴۱ ش.
[ویرایش] ۸ - رکنالدین میرزا امیر توپ خانهدومین فرزند جیران،کنالدین میرزا نام داشت که ناصرالدین شاه او را در یکسالگی به سمت امیر توپخانه منصوب کرد. [۱۸]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶، تهران، ۱۳۴۱ ش.
[۱۹]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۳،ص۴۶۶، تهران، ۱۳۴۷ ش.
قصد ناصرالدین شاه از این انتصاب آن بود که بودجۀ توپخانه خرج فروغالسلطنه و اعوان و انصار او گردد. [۲۰]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۱،ص۱۵۲، تهران، ۱۳۴۷ ش.
[ویرایش] ۹ - تاثیر دلبستگی بر خانواده جیراناز دلبستگی ناصرالدین شاه به جیران، خانوادۀ او نیز بینصیب نماندند. محمدعلی، پدر جیران به حکومت بلوک شمیران گماشته شد و لقبِ خانی دریافت کرد و تا هنگام مرگ در آن سمت باقی بود. [۲۱]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۶۸، تهران، ۱۳۴۱ ش.
[۲۲]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج ۳،ص ۴۶۴،ج ۴،ص ۳۲۳،حاشیۀ ۱ تهران، ۱۳۴۷ ش.
برادر و یکی دیگر از خویشان نزدیک جیران که هیچکدام سواد خواندن و نوشتن نیز نداشتند، به سمت فراش خلوت ناصرالدین شاه برگزیده شدند. [۲۳]
Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig,pageI/ ۲۳۱،۱۸۶۵.
[ویرایش] ۱۰ - افول ستارۀ اقبال پسران جیراناما ستارۀ اقبال پسران جیران خیلی زود افول کرد و چند ماه پس از انتصابشان به ولایتعهدی و امیری توپخانه یکی پس از دیگری بر اثر بیماری در همان سال مردند. [۲۴]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمداسماعیل رضوانی،ج۳،ص۱۸۰۴،تهران، ۱۳۶۷ ش.
[۲۵]
Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig,pageI/ ۲۳۱،۱۸۶۵.
[۲۶]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶،تهران، ۱۳۴۱ ش.
جیران مرگ دو فرزندش را به بدخواهی و نیرنگ میرزا آقاخان نوری نسبت میداد و دشمنان میرزا آقاخان نیز در این میان با دسیسه، کینۀ فروغالسلطنه را نسبت به صدراعظم قوت میبخشیدند. [۲۷]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۶،تهران، ۱۳۴۱ ش.
[ویرایش] ۱۱ - خصوصیات و ویژگی جیرانجیران زنی سرزنده و پرجنبوجوش بود. دوستعلی خان معیرالممالک به نقل از پدرش که بارها همراه دستگاه عظیم جیران در شکارهای او در جاجرود حضور داشته است، مینویسد: جیران به هنگام سواری چکمه به پا میکرد و روبند خود را به دور سر میپیچید و در نهایت چالاکی بر روی زین اسب مینشست و دستهای انبوه از نوکر و قوشچی و تفنگدار در رکابش بودند. جیران در شکارگاهها قوش مخصوص خود را به دست میگرفت و از فراز بلندی آن را به سوی کبک رها میکرد و هرکس شکارش را سر میبرید یک امپریال ــ که پول طلای روسیه بود و ارزش بسیار داشت ــ انعام میگرفت. [۲۸]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۴۶،تهران، ۱۳۴۱ ش.
[ویرایش] ۱۲ - سال و محل وفاتجیران خیلی زود در عنفوان جوانی در ۸ جمادیالآخر ۱۲۷۶ بر اثر بیماری در تهران درگذشت و پیکر بیجانش را در جوار بقعۀ حضرت عبدالعظیم به خاک سپردند و مقبرهای برای او ساختند. با وجود اینکه ناصرالدین شاه پس از مرگ جیران زنان بسیاری گرفت، اما همواره به یاد او بود و مهر جیران هیچگاه از دلش بیرون نرفت. [۲۹]
امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان،ص۱۸،تهران، ۱۳۴۱ ش.
[۳۰]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۳،ص۴۶۴،ج۴، ص ۳۲۳،حاشیه ۱،تهران، ۱۳۴۷ ش.
ناصرالدین شاه تا زنده بود هرگز به کسی اجازۀ سکونت در عمارت جیران را نداد و گاهی خود تنها بدانجا میرفت و با یاد جیران خلوت میکرد. وی هرگز حاضر نشد پس از جیران لقب فروغالسلطنه را به زنان دیگر بدهد و با آنکه خانمباشی (ه م)، یکی از زنان محبوبش که به زعم خود شباهتی هم به جیران داشت، چند بار این لقب را از ناصرالدین شاه درخواست کرد، اما ناصرالدین شاه هر بار درخواست او را رد کرد. [۳۱]
معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، ۴۸- ۴۹،تهران، ۱۳۵۱ ش.
گویی عشق جیران تا بازپسین دم در دل ناصرالدین شاه باقی بود. در ۱۷ ذیقعدۀ ۱۳۱۳ که ناصرالدین شاه در حرم حضرت عبدالعظیم با گلولۀ میرزا رضای کرمانی از پای درآمد، درحالیکه دست بر زخم سینۀ خود داشت، سراسیمه سوی آرامگاه جیران شتافت، ولی چند گام به آن مانده بر زمین افتاد و درگذشت. [۳۲]
معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه،ص۱۸۲-۱۸۴،تهران، ۱۳۵۱ ش.
[ویرایش] ۱۳ - مقبره ناصرالدین شاهجسد ناصرالدین شاه را در یکی از طاقنماهای تکیۀ دولت به امانت گذاشتند تا آنکه در سال بعد مقبرهاش در بقعۀ حضرت عبدالعظیم ساخته شد و او را نزدیک آرامگاه جیران دوباره به خاک سپردند. صحنی که در جانب غربی مقبرۀ جیران واقع بود، به باغ جیران شهرت داشت و پس از آنکه ناصرالدین شاه در آنجا دفن شد، آن مقبره به مقبرۀ ناصرالدین شاه شهرت یافت. مقبرۀ رضا شاه نیز در همان باغ جیران واقع بود. [۳۳]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری،ج۳،ص۴۶۴، ج۴، ص ۳۲۲-۳۲۳،تهران، ۱۳۴۷ ش.
[ویرایش] ۱۴ - پانویس
[ویرایش] ۱۵ - منبع•کرم همدانی، علی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ،برگرفته از مقاله «جیران تجریشی»ص۷۱۸. ردههای این صفحه : زنان ناصرالدین شاه قاجار
|