[ویرایش] ۱ - نسباحمد اخگر در تهران زاده شد. مادر و پدر وی اهل روستای ایرا از توابع لاریجان مازندران بودند و پدرش، حاج میرزا ابراهیم آملی معروف به ملاباشی، از روحانیان مطلع و با نفوذ به شمار میرفت. [۱]
اخگر، احمد، زندگی من در طول هفتاد سال تاریخ معاصر ایران، ص۱۲، تهران، ۱۳۶۶ ش.
[۲]
عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۶۲، تهران، ۱۳۸۰ ش.
اخگر تحصیلات خود را در ۱۳۱۴ ق/ ۱۸۹۶ م، از مکتبخانه آغاز کرد و مقدمات معمول را نزد شیخ احمد مکتبدار فراگرفت. پس از آن در ۱۳۱۶ ق به مکتب «گذر عزتالدوله» رفت و نزد میرزای گرکانی به کسب دانش پرداخت. [۳]
اخگر، احمد، زندگی من در طول هفتاد سال تاریخ معاصر ایران، ص۱۵، تهران، ۱۳۶۶ ش.
سپس در مدرسههای ادب، دارالفنون و نظام ادامۀ تحصیل داد.[ویرایش] ۲ - فعالیتهای سیاسیاو همزمان با خیزش مشروطهخواهی در ایران، به صف آزادیخواهان پیوست. [۴]
مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ص۲۶-۲۳، تهران، ۱۳۵۸ ش.
و بههمراه گروهی از آنها، در واقعۀ میدان توپخانه (۱۳۲۵ ق/ ۱۹۰۷ م) در مسجد سپهسالار متحصن شد و علاوه بر سخنرانی، به مجاهدین مشق نظامی داد. [۵]
مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ص۲۶-۲۳، تهران، ۱۳۵۸ ش.
وی در ۷ انجمن مشروطهخواه عضو بود و در دورۀ استبداد صغیر (جمـادیالاول ۱۳۲۶ ـ جمـادیالآخر ۱۳۲۷)، نخست در روستای قراقوشه از توابع دامغان و سپس در آمل در اختفا به سر برد و تا فتح تهران در آنجا ماند.اخگر پس از استبداد صغیر با درجۀ نایبسومی به استخدام ژاندارمری درآمد، [۶]
مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ص۵۵، تهران، ۱۳۵۸ ش.
[۷]
مهجوری، اسماعیل، دانشمندان و رجال مازندران، ص۱۶۸، تهران، ۱۳۵۳ ش.
اما پس از ۶ ماه استعفا داد و در ادارۀ محاسبات باغات دولتی استخدام شد. او پساز چندی از آنجا نیز استعفا داد، [۸]
اخگر، احمد، زندگی من در طول هفتاد سال تاریخ معاصر ایران، ص۵۶، تهران، ۱۳۶۶ ش.
و در ۱۳۲۹ ق وارد خدمت نظام شد و چندی بعد در ژاندارمری خزانه با درجۀ نایبدومی استخدام شد. [۹]
قائممقامی، جهانگیر، تاریخ ژاندارمری ایران از قدیمترین ایام تا عصر حاضر، ص۱۱۷، تهران، بیتا.
[۱۰]
عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۶۳، تهران، ۱۳۸۰ ش.
در سال ۱۳۳۱ ق/ ۱۹۱۳ م، سومین مدرسۀ افسری ژاندارمری با نام صاحبمنصبان تأسیس شد که اخگر به تحصیل در آن پرداخت. [۱۱]
اخگر، احمد، زندگی من در طول هفتاد سال تاریخ معاصر ایران، ص۸۳-۸۲، تهران، ۱۳۶۶ ش.
او پس از فراغت از تحصیل در ۱۳۳۱ ق، با درجۀ سروانی مأمور به خدمت در شیراز شد و چندی نیز فرماندار نظامی کازرون بود و سپس به فرماندهی گروهان ژاندارمری بوشهر منصوب گشت. در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴- ۱۹۱۸ م/ ۱۳۳۲-۱۳۳۶ ق)، با سربازان تحت فرماندهی خود به اقدامات برضد نیروهای انگلیسی پرداخت، اما پس از شکست در جنگ، خود را به کرمانشاه رساند و به دولت موقت پیوست. او چندی در موصل، بصره و استانبول به سر برد تا اینکه پس از پایان جنگ به ایران بازگشت. [۱۲]
عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۶۳، تهران، ۱۳۸۰ ش.
اخگر در دورۀ پنجم مجلس شورای ملی، بهعنوان نمایندۀ مردم دشتی و تنگستان به مجلس راه یافت [۱۳]
مجموعۀ مکاتبات، اسناد، خاطرات، و آثار فیروز میرزا فیروز ( نصرتالدوله)، به کوشش منصوره اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، ج۱، ص۱۴۱، تهران، ۱۳۶۹ ش.
[۱۴]
اتابکزاده، سروش، تحولات اجتماعی برازجان با نگرشی به اوضاع سیاسی ایران، ص۲۳۴، شیراز، ۱۳۸۲ ش.
و بهرغم مخالفت اولیۀ مدرس، اعتبارنامۀ وی تأیید شد؛ [۱۵]
مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۳۰۱، تهران، ۱۳۵۸ ش.
بااینحال، در این دورۀ مجلس، وی با همکاری مدرس فراکسیون اقلیت را تشکیل داد. در استیضاحی که مدرس از سردار سپه به عمل آورد، احمد اخگر هم یکی از امضاکنندگان بود؛ اما این استیضاح صورت نگرفت. اخگر پس از این ماجرا، دریافت که آیندۀ سیاسی از آنِ سردار سپه خواهد بود؛ ازاینرو، از مدرس جدا شد و به جمع هواداران رضا خان پیوست و در مجلس پنجم به انقراض سلطنت قاجاریه و تبدیل آن به سلطنت پهلوی رأی داد. [۱۶]
بهبودی، سلیمان و دیگران، رضا شاه، به کوشش غلامحسین میرزاصالح، ص۱۱۴، تهران، ۱۳۷۲ ش.
[۱۷]
باستانی پاریزی، محمدابراهیم، تلاش آزادی، ص۴۸۶. ۴۵۹، تهران، ۱۳۵۶ ش.
۲.۱ - بازداشتاخگر با آغاز سلطنت رضا شاه و پایان دورۀ پنجم مجلس، از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت و به ارتش بازگشت و با درجۀ سرهنگی در بازرسی ارتش مشغول خدمت شد. در ۱۳۲۲ ش/ ۱۹۴۳ م، سرهنگ اخگر زمانیکه در ستاد لشکر اصفهان، قاضی ارتش بود، [۱۸]
شایان، عباس، شرححال رجال معاصر مازندران، ج۲، ص۱۱۱، تهران، ۱۳۲۷ ش.
همراه با چند افسر دیگر به بهانۀ همکاری مخفیانه با آلمانها بازداشت شد و تا خرداد ۱۳۲۴، در اراک زندانی بود. [۱۹]
مهجوری، اسماعیل، دانشمندان و رجال مازندران، ص۱۶۸، تهران، ۱۳۵۳ ش.
[۲۰]
شایان، عباس، شرححال رجال معاصر مازندران، ج۲، ص۱۱۱، تهران، ۱۳۲۷ ش.
او پس از آزادی از زندان از خدمت بازنشسته، و رئیس کانون وکلای ارتش شد. [۲۱]
شفق، مجید، شاعران تهران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۴۱، تهران، ۱۳۳۳ ش.
۲.۲ - فعالیت بعد بحث ملیشدن نفتاخگر با آغاز بحث ملیشدن نفت ایران، بار دیگر وارد فعالیتهای سیاسی گشت و از جانب مردم بوشهر به نمایندگی دورۀ هفدهم مجلس شورای ملی انتخاب شد و تا پایان دوره از نزدیکان دکتر مصدق بود. [۲۲]
عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۶۳، تهران، ۱۳۸۰ ش.
اخگر پس از وقایع ۳۰ تیر ۱۳۳۱، در مخالفت با حکومت نظـامی در مجلس سخنرانی کرد. [۲۳]
مکی، حسین، سالهای نهضت ملی، ص۳۴۰، تهران، ۱۳۷۰ ش.
مجلسْ او را بهسبب سابقۀ فعالیتهای مطبوعاتی، بههمراه چند تن دیگر بهعنوان کارشناس برای اصلاح قانون مطبوعات معرفی کرد. [۲۴]
اسناد مطبوعات ایران (۱۳۲۰-۱۳۳۲ ش)، به کوشش غلامرضا سلامی و محسن روستایی، ج۱، ص۱۳۱، تهران، ۱۳۷۴ ش.
اخگر در مجلس هفدهم برای جلوگیری از اختلاف در صفوف نهضت ملی تلاش بسیار کرد؛ او کوشید تا از استعفای حسین مکی جلوگیری کند، اما تلاشش سودی نداشت و خود نیز چندی بعد بهسبب شرایط بدِ حاکم بر مجلس، در ۲۴ تیر ۱۳۳۲، همراه دیگر نمایندگان فراکسیون نهضت ملی از نمایندگی مجلس استعفا کرد.۲.۳ - فعالیت پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با وجود محدودیتهای سیاسی فراوان، اخگر از کسانی بود که پیش از آغاز انتخابات دورۀ مجلس سنا در بهمن ۱۳۳۲، جمعیت تأمین آزادی انتخابات را تأسیس کرد و از طرف نهضت مقاومت ملی بهعنوان یکی از ۱۳ نامزد این جمعیت معرفی شد. او از وزارت کشور تقاضای برگزاری گردهمایی انتخاباتی کرد، اما از طرف حکومت نظامی دستگیر شد. فعالیتهای سیاسی اخگر تقریباً از این پس خاتمه یافت و فقط در انتخابات مجلس بیستویکم از طرف جبهۀ ملی بهعنوان نامزد نمایندگی مردم بوشهر معرفی شد. [۲۵]
مکی، حسین، سالهای نهضت ملی، ص۳۱۷، تهران، ۱۳۷۰ ش.
[۲۶]
حجازی، مسعود، رویدادها و داوری، ص۴۴۵-۴۴۶، تهران، ۱۳۷۵ ش.
[ویرایش] ۳ - فعالیتهای فرهنگیاخگر افزونبر فعالیتهای سیاسی، در زمینههای فرهنگی نیز شخصیت شناختهشدهای بود. او هم شاعر و نویسنده بود و هم در طول عمر خود با بسیاری از نشریات همکاری داشت و از روزنامهنگاران فعال به شمار میرفت. وی هنگامی که نمایندگی مردم بوشهر را در مجلس پنجـم (بهمن ۱۳۰۲ ـ بهمن ۱۳۰۴) بر عهده داشت، در روزنامههایی چون قرن بیستم، مقالههایی در مخالفت با رضا خان مینوشت. اخگر در میان سالهای ۱۳۰۷-۱۳۱۴ ش، به همراه چند شاعر دیگر، انجمن ادبی اخگر را تشکیل داد و همچنین به عضویت انجمن ادبی مدنی درآمد. [۲۷]
فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۲۴۸، تهران، ۱۳۸۴ ش.
[۲۸]
سلطانی، محمدعلی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان (باختران)، ج۱، ص۴۵۷، تهران، ۱۳۷۰ ش.
بحثهایی که در قالب شعر میان اخگر و شاعری به نام بهمنی صورت گرفت، به چاپ کتاب اسرار خلقت در ۱۳۱۶ ش انجامید؛ برای نمونه، بهمنی در یکی از شعرهای خود به نام «محاکمه با خدا» به مشیت الٰهی اعتراض کرد و اخگر در مثنوی «بیچوننامه» پاسخ او را داد. افزونبراین، امثال منظوم اخگر حاوی ۵هزار ضربالمثل در قالب شعر است که در ۱۳۱۸ ش منتشر گردید. [۲۹]
آرینپور، یحیى، از نیما تا روزگار ما، ص۴۳۹، تهران، ۱۳۸۷ ش.
[ویرایش] ۴ - پس از آزادی از زندان متفقیناخگر پس از آزادی از زندان متفقین، از شهریور ۱۳۲۴، مجلهای علمی، ادبی، تاریخی و مذهبی به نام اخگر منتشر کرد که درمجموع ۴۸ شماره از آن به چاپ رسید. او افزونبرآن، دو شماره سالنامه نیز از آن مجله در سالهای ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ ش منتشر کرد. اخگر زمانی که در زندان متفقین بود، دو کتابِ علم عروض و علم قافیه را تألیف کرد که بهطور پیاپی در مجلۀ اخگر به چاپ رسید. وی در زمینههای مذهبی نیز آثاری دارد. او هنگام سفر به عتبات عالیات از سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم کاشانی اجازۀ چاپ قرآن کریم را گرفت و بهخوبی از عهدۀ آن برآمد. [ویرایش] ۵ - وفاتاحمد اخگـر در ۲ بهمـن ۱۳۴۸، در بیمارستان شمارۀ ۲ ارتش در تهران درگذشت و در امامزاده عبدالله به خاک سپـرده شد. [۳۰]
فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۲۴۸، تهران، ۱۳۸۴ ش.
[۳۱]
عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۶۳، تهران، ۱۳۸۰ ش.
[۳۲]
شفق، مجید، شاعران تهران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۴۱، تهران، ۱۳۳۳ ش.
[ویرایش] ۶ - پانویس
[ویرایش] ۷ - منبع• جمالزایی، فرزانه، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «اخگر»، ص۵۹. ردههای این صفحه : شاعران تهران | فعالان سیاسی تهران
|