[ویرایش] ۱ - نسبساممیرزا صفوی، تذکرهنویس معاصر احمد، نخستین کسی است که از او خبر داده، و تنها به نقل بیتی از وی بسنده کرده است. گزارش ساممیرزا چنان مینماید که احمد هنوز در این زمان (۹۵۷ ق، آغاز تألیف تحفۀ سامی) نامی برنیاورده بوده، و او را بهواسطۀ برادرش هجری و عمویش امیدی تهرانی (ه مم) میشناختهاند. [۱]
ساممیرزا صفوی، تحفۀ سامی، به کوشش رکنالدین همایونفرخ، ص۳۲۸، تهران، ۱۳۸۴ ش.
حدود ۴۰ سال بعد، امین، پسر احمد، شرح مفصلتری از کلیت زندگانی پدر ارائه نموده. [۲]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۱-۷۲، تهران، ۱۳۴۰ ش.
که کاملاً با گزارش مختصر ساممیرزا متفاوت است؛ در این شرح، احمد را مردی دیوانی و متنفذ و مورد احترام شاه مییابیم [۳]
ساممیرزا صفوی، تحفۀ سامی، به کوشش رکنالدین همایونفرخ، ص۳۲۸، تهران، ۱۳۸۴ ش.
هرچند امین آگاهی زیادی از پدر خویش به دست نداده، و به دلایلی نامعلوم، در این راه امساک کرده است، میتوان دریافت که احمد در فاصلۀ میان این دو گزارش، بهخوبی مدارج پیشرفت را پیموده و سری برآورده است. دیگر منابع چیزی به این مطالب نیفزودهاند. [۴]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، ج۱، ص۵۶۵-۵۶۶، تهران، ۱۳۸۸ ش.
[۵]
واله داغستانی، علیقلی، ریاض الشعراء، به کوشش ابوالقاسم رادفر و گیتا اشیدری، ج۱، ص۱۱۴، تهران، ۱۳۹۱ ش.
[۶]
آفتابرای لکهنوی، ریاض العارفین، به کوشش حسامالدین راشدی، ج۱، ص۴۴، اسلامآباد، ۱۳۶۱ ش.
[۷]
خیامپور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ج۱، ص۴۳، تهران، ۱۳۶۸ ش.
[۸]
Iranica.I/ ۹۳۹
نام صاحبمدخل را همین «احمد» نوشتهاند که پسرش، امین، «محمد» را هم به این نام میافزاید: خواجه محمد میرزا احمد. [۹]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۱، تهران، ۱۳۴۰ ش.
تاریخ تولد و مرگ احمد دانسته نیست، اما از فحوای منابع نامبرده، نیز از شیوۀ سخن امین (کاربرد افعال زمان گذشته دربارۀ پدر)، میتوان دورۀ حیات او را از حدود میانههای نیمۀ نخست تا اواخر سدۀ ۱۰ ق ــ زمان آغاز نگارش هفتاقلیم ــ تصور کرد.[ویرایش] ۲ - تحصیلاتبا اینکه آغاز کار، میزان تحصیلات، و چگونگی پرورش احمد بر ما تاریک است، ولی اینقدر میدانیم که از خاندانی بنام و بس بلندپایه برخاسته که هریک از کسان آن، در عرصههای سیاست و ادبِ سدههای ۱۰ و ۱۱ ق/ ۱۶ و ۱۷ م، شأنی والا و رتبهای درخور داشتهاند: امیدی (عموی احمد)، کدخدای تهران و شاعری بلندآوازه؛ خواجه لهراسب (پدر احمد)، از رؤسای قصبۀ تهران و سخنپردازی خوشطبع؛ هجری (برادر احمد)، دولتمرد و حاکم اصفهان در عصر شاه تهماسب؛ وصلی و غیاثالدین محمد (پسران هجری)، هر دو شاعر و از دیوانیان دربار جهانگیر پادشاه، امپراتـور مغول هنـد (سل ۱۰۱۴-۱۰۳۷ ق/ ۱۶۰۵-۱۶۲۷ م)؛ خواجگی (برادر احمد) و شاپور (پسر خواجگی)، هر دو شاعر و سخنور؛ و جز ایشان. [۱۰]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۶۳-۶۴و ۶۷و ۶۹-۷۰و ۷۲-۷۳و ۷۸و ۷۹، تهران، ۱۳۴۰ ش.
[۱۱]
تکمیلهمایون، ناصر، تاریخ اجتماعی ـ فرهنگی تهران، ج۱، ص۱۷۹، تهران، ۱۳۷۷ ش.
با این توضیح، میتوان فضای نشو و نما، و چگونگی تأثیرپذیری احمد را از چنین محیطی، بهخوبی ترسیم کرد.[ویرایش] ۳ - مورد توجه شاه تهماسبپس از آنکه توجه تهماسب صفوی به تهران جلب شد و بر گرد آن حصاری برآورد، بنای ارتباط با اکابر، بزرگان و محتشمان این دیار را نهاد که از آن میان، یکی احمد تهرانی است. [۱۲]
معتمدی، محسن، جغرافیای تاریخی تهران، ص۳۰-۳۱، تهران، ۱۳۸۱ ش.
گفتنی است امین نیز معرفی احمد را با وصف حشمت او آغاز کرده که: «در معاملات عظمى، حوصله و جرئت تمام به کار میداشت و در احداث قنوات و باغات، خواهشی مفرط داشت.» [۱۳]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۱، تهران، ۱۳۴۰ ش.
از همین سخن برمیآید که احمد در این زمان، کاروکیایی داشته، و دارای چنان شوکتی بوده که مورد توجه شاه صفوی قرار گرفته است؛ امین از این ارتباط، و از عنایات و التفات تهماسب به پدر خویش یاد کرده، و او را بهرهمند از لطف و شفقت بسیار شاه دانسته است. [۱۴]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۱، تهران، ۱۳۴۰ ش.
[ویرایش] ۴ - بازارچه و کاروانسرای احمد کورگفتنی است که در نقشههای تهران در دورۀ قاجار، یک بازارچه و ۳ کاروانسرا، به نام احمدکور، در محلههـای عودلاجان و بازار جانمایی شده است. [۱۵]
اطلس تهران قدیم، ص۳۱-۳۲و ۴۷- ۴۸و ۸۴-۸۵.
که با توجه به اشارات این نقشهها، نیز سخن امین دربارۀ مکنت پدر، جایگاهش در میان مردم تهرانِ آن روزگار، و توان وی در احداث و ساخت چنین امکنهای، میتوان پذیرفت که احمدکور همان احمد تهرانی است؛ چنانکه شاه تهماسب هم در قطعهشعری نه چندان رسا و بلیغ، بهپوشیدگی، به کوریِ وی اشاره دارد: میرزا احمد طهرانی ما / ثالث خسرو خاقانی ما / / میرزا احمد شاپور آمد / از عقب دشمن او کور آمد. [۱۶]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۲-۷۱، تهران، ۱۳۴۰ ش.
[۱۷]
معتمدی، محسن، جغرافیای تاریخی تهران، ص۳۱-۳۳، تهران، ۱۳۸۱ ش.
اگرچه منابع دسترس به نابینایی احمد تصریح نکردهاند.[ویرایش] ۵ - مسئولیتهای ویافزونبر ابیات یاد شده، که نشاندهندۀ قدر و منزلت احمد در نزد شاه تهماسب است، کار او چندان بالا گرفت که شاه وی را به کلانتری ری گمارد و تصدی خالصهجات آنجا را بدو مفوض گردانید. [۱۸]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۲، تهران، ۱۳۴۰ ش.
پس از درگذشت تهماسب و آغاز پادشاهی سلطان محمد خدابنده، احمد همچنان بر سر کار، و امور پیشگفته به وی محول بود. به گفتۀ امین، احمد تا پایان حیاتِ محمد خدابنده (۹۹۶ ق)، مورد وثوق او بوده و بهکفایت، این وظایف را میگزارده است. [۱۹]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۲، تهران، ۱۳۴۰ ش.
امین از این پس، دیگر سخنی از امور دیوانی پدر نگفته، که شاید بهسبب برکناری احمد در دورۀ شاه عباس اول (سل ۹۹۶- ۱۰۳۸ ق)، یا به گمـان قویتر، مرگ او در این ایام بوده است.[ویرایش] ۶ - ویژگی ویاحمد تهرانی را «مقیم کوی عزت و بینیازی» و «مسندنشین مجلس رفعت و سرافرازی» خواندهاند. [۲۰]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، ج ۱، ص۵۶۵، تهران، ۱۳۸۸ ش.
که بااینحال، سفرۀ کرمش برای غریبان گسترده، و در شیوۀ میهماننوازی، «مایعرفش بر طبق اخلاص نهاده» بوده است. [۲۱]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۱، تهران، ۱۳۴۰ ش.
[ویرایش] ۷ - سرودههای اواحمد در عرصه ادب و شعر نیز دستی داشته، و گهگاه قریحه خویش را میآزموده است. اوحدی دقت طبع و ادراک عالی او را ستوده است. [۲۲]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۱، تهران، ۱۳۴۰ ش.
اما آنچه از سرودههای وی بر جای مانده، تنها ۳ بیت، یک بیتمطلع عاشقانه و یک رباعی است. [۲۳]
ساممیرزا صفوی، تحفۀ سامی، به کوشش رکنالدین همایونفرخ، ص۳۲۸، تهران، ۱۳۸۴ ش.
[۲۴]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۲، تهران، ۱۳۴۰ ش.
که بهویژه رباعی او (سبب سرایش: شکستن دو دندان پیشین میر اسماعیل مجدی به هنگام سواری)، تصدیق نظر اوحدی است: طی کرد فلک بساط عالم یکسر / میجست برای گوش خورشید دُرَر / / چون جنس نفیس خواست، نامد به کفش / از حقۀ یاقوت تو بُرد این دو گهر. [۲۵]
رازی، امیناحمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، ج۳، ص۷۲، تهران، ۱۳۴۰ ش.
[۲۶]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، ج۱، ص۵۶۶، تهران، ۱۳۸۸ ش.
[۲۷]
واله داغستانی، علیقلی، ریاض الشعراء، به کوشش ابوالقاسم رادفر و گیتا اشیدری، ج۱، ص۱۱۴، تهران، ۱۳۹۱ ش.
[۲۸]
آفتابرای لکهنوی، ریاض العارفین، به کوشش حسامالدین راشدی، ج۱، ص۴۴، اسلامآباد، ۱۳۶۱ ش.
[ویرایش] ۸ - پانویس
[ویرایش] ۹ - منبع• موسوی، مرتضی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «احمد تهرانی(کلانتر)»، ص۴۶. ردههای این صفحه : حاکمان تهران
|