• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالفضل تهرانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوالفضل تهرانی \ab-ol-fazl-e tehrānī\، فقیه، عالم و شارح دینی، شاعر، و ادیب شیعی‌مذهب (۱۲۷۳- ۱۳۱۶ ق/ ۱۸۵۷- ۱۸۹۸ م) دورۀ قاجار. 
ابوالفضل تهرانی
دفتر
نسب‌شناسی
نام ابوالفضل تهرانی
نام احمد
لقب کلانتری
کنیه ابوالفضل
مشهور به نوری
سلطنت قاجار
ولادت/وفات
زادروز ۱۲۷۳ ق
شهر تولد تهران
کشور تولدایران
محل زندگیایران و عراق
تاریخ وفات ۱۳۱۶ ق
شهر وفات تهران
کشور وفات ایران
علت وفات ابتلا به بیماری حصبه یا مسموم توسط حسودان
مدفن در مقبرۀ پدرش واقع در صحن امامزاده حمزه در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
خویشاوندان
فرزندان یک پسر به نام محمد ثقفی تهرانی و دو دختر
خویشاوندان سرشناس محمود خان کلانتر دایی پدرش، حاج حسینعلی خان دایی وی
اطلاعات مذهبی
دین اسلام
مذهب شیعه
فعالیت‌ها
اقدامات فرهنگیفراهم‌ آوردن کتابخانه‌ای مشحون از کتاب‌های نفیس خطی و چاپی
مهمترین منصب مسئول مدرسه سپهسالار
نقش‌های دینی عهده‌دار زعامت و مرجعیت شرعی
تالیفات آثار قابل‌توجهی در علوم فقه، رجال، درایه، هیئت و مجموعۀ نوشته‌ها و سروده‌های



[ویرایش]

۱ - نسب



ابوالفضل فرزند ابوالقاسم فرزند محمدعلی فرزند هادی در تهران زاده شد. نام او را «احمد» و کنیه‌اش را «ابوالفضل» گفته‌اند.
[۱] امین، محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص ۳۹۸؛ ج ۳، ص۱۲۶، بیروت، ۱۴۰۳-۱۴۰۶ ق/ ۱۹۸۳-۱۹۸۶ م.
اما پسر وی، محمد ثقفی تهرانی، آن را درست نمی‌داند؛ همچنین خود صاحب‌مدخل بر آن است که پدرش نام «ابوالفضل» را پیش از تولد، برای او برگزیده بوده است.
[۲] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (له ).
ابوالفضل و خاندان پدری وی به «نوری» مشهور بوده‌اند. نسبت «نوری» به‌ خاطر سکونت جدشان، هادی، در بلدۀ نور بوده که بعدها در زمان فتحعلی شاه به تهران آمده است. (عبرت، مدینة ... ، ۱/ ۱۰۳؛ نیز نک‌ : کریمان، ۴۵۶). او لقب «کلانتری» نیز داشته که سبب آن، انتسابش به محمود خان کلانتر، دایی پدرش بوده است. محمود خان در سال قحط به دستور ناصرالدین شاه به دار آویخته شد.
[۳] آقـابزرگ، الذریعة، ج ۹ (۱)، ص ۴۷.

پدر ابوالفضل، ابوالقاسم (ه‌ م) (۱۲۳۶-۱۲۹۲ ق/ ۱۸۲۱-۱۸۷۵ م)، از فقها و علمای بنام تهران بوده که چند کتاب هم در فقه و اصول تألیف کرده است؛ مطارح الانظار مهم‌ترین اثر او ست.
[۴] کریمـان، حسیـن، تهـران در گذشته و حـال، ص ۴۵۶- ۴۵۷، تهـران، ۱۳۵۵ ش.

[۵] آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
دایی ابوالفضل تهرانی، حاج حسینعلی خان، نیز از ادیبان روزگار خویش بوده، و دیوان شعری داشته است.
[۶] حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۵، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.

[ویرایش]

۲ - تحصیلات



ابوالفضل تهرانی در آغاز، علوم عربی و فنون ادبی را نزد پدر خویش فراگرفت و به‌ سبب حافظۀ قوی و انس با دیوان‌های عربی و فارسی، اشعار و قصاید بسیاری از حفظ کرد. صدح الحمامة، دو منظومه در علم صرف و علم نحو، و دیوان قصـاید و غزلیات (نک‌ : دنبـالۀ مقاله) از آثار ابتدای دورۀ جوانی وی‌اند که نشان از بلوغ علمی و ادبی او دارند.
[۷] عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۶، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۸] عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، تهران، ۱۳۷۶ ش.
[۹] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد).

ابوالفضل پس از درگذشت پدر، تحصیل فقه و اصول را در دورۀ سطح آغاز کرد و دورۀ خارج را نزد آقا سید محمدصادق طباطبایی و آقا میرزا عبدالرحیم نهاوندی گذراند. او در این زمان، به گفتۀ ملا علی کنی، به درجۀ اجتهاد رسیده بوده است. وی عرفان، حکمت و علوم معقول را نیز در محضر آقا میرزا ابوالحسن جلوه و آقا میرزا محمدرضا قمشه‌ای آموخت.
[۱۰] عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۶، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۱۱] عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۴، تهران، ۱۳۷۶ ش.
[۱۲] آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
[۱۳] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (هم‌ ).

[ویرایش]

۳ - تحصیل در عراق



ابوالفضل در ۱۳۰۰ ق/ ۱۸۸۳ م، برای تحصیل علوم دیگر و تکمیل فقه و اصول، رهسپار عتبات عالیات شد. وی نخست به نجف رفت و در آنجا به زمرۀ فراگیران درس میرزا حبیب‌الله رشتی درآمد.
[۱۴] عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۶- ۱۰۷، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۱۵] عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، ج۱، ص ۱۰۴، تهران، ۱۳۷۶ ش.
[۱۶] آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
[۱۷] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (هم‌ ).
پس از چندی، خبر ورود وی به میرزا محمدحسن شیرازی (میرزای شیرازی)، از مراجع تقلید شیعیان، رسید و از سوی او به سامرا دعوت شد. ابوالفضل با آقا سید حسین قمی ــ که از تهران بـا وی همراه شده بود ــ به سـامرا آمد و نزدیک به ۱۰ سال، در حوزۀ درس میرزا محمدحسن شیرازی تلمذ کرد. آن دو (ابوالفضل و حسین) در این مدت به اتفاق آقا میرزا محمدتقی شیرازی و آقا سید محمد اصفهانی، در محفلی علمی به بحث می‌پرداختند. ابوالفضل در ایام اقامت در سامرا، نزد میرزا حسین نوری علم حدیث و رجال خواند و از شیخ محمدحسین کاظمی اجازۀ روایت گرفت. او همچنین با کسب اجازه از این شیخ، آثاری چند ازجمله شفاء الصدور و حاشیه بر دو کتـاب فرائد الاصول و المکاسب شیخ انصاری را به رشتۀ تحریر درآورد. وی برای آشنایی با منابع دست‌اول یهودیت و مسیحیت، در این سالها زبان‌های عبری و سریانی را هم فراگرفت و بدون نیاز به ترجمۀ متون، به تحقیق و مطالعه در این ادیان پرداخت.
[۱۸] عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۷-۱۰۶، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۱۹] عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، ج۱، ص ۱۰۴- ۱۰۵، تهران، ۱۳۷۶ ش.
[۲۰] آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
[۲۱] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی («لـد» ـ «لـه»، بـه نقـل از همو.
[۲۲] آقـابزرگ، مصفی المقال، ستون ۳۳، تهران، ۱۳۳۷ ش.
[۲۳] حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۳، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
[۲۴] «علامه میرزا ابوالفضل تهرانی»، ص۱، حوزه (مل‌ ).

[ویرایش]

۴ - فعالیت‌های وی



یکی از اقدامات فرهنگی ابوالفضل در سامرا، فراهم‌ آوردن کتابخانه‌ای مشحون از کتاب‌های نفیس خطی و چاپی بود که در نهایت به فرزندش محمد ثقفی تهرانی رسید.
[۲۵] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی، «ز»، «عح»، به نقل از همو، «عز»، به نقل از سید نصرالله تقوی.

گفتنی است که ابوالفضل تهرانی در همین ایام، دو مناظرۀ علمی و ادبی با سید حیدر حلّی (شاعر بزرگ عراق) و نمایندۀ علمی دولت عثمانی (حاکم سیاسی آن زمان عراق) داشته است که هر دو تن در برابر محفوظات وی ناتوان شده‌اند. پس از مناظرۀ نخست، سید حیدر حلّی قصیده‌ای در مدح ابوالفضل سرود. در مناظرۀ دوم، ابوالفضل به نمایندگی از میرزا محمدحسن شیرازی شرکت داشته است. نگرانی حاکمیت سیاسی عراق از نفوذ و قدرت معنوی میرزای شیرازی به‌عنوان مرجعیت شیعه، و فروکاستن قدرت وی، سبب برگزاری این مناظره بوده اسـت.
[۲۶] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی، «س» ـ «سـا»، بـه نقل از حـاج شیخ محمد غروی قوچانی، «سب» ـ «سج».
[۲۷] آقـابزرگ، طبقات اعلام الشیعة (قرن ۱۴ ق)، ج ۱، ص ۵۴، مشهد، ۱۴۰۴ ق.
[۲۸] «علامه میرزا ابوالفضل تهرانی»، ص ۱،حوزه (مل‌ ).

[ویرایش]

۵ - سفر مکه



ابوالفضل در ۱۳۰۶ ق/ ۱۸۸۹ م به همراه حاج سید محمد صراف تهرانی به مکه رفت و پس از گزاردن حج، بار دیگر به عراق بازگشت.
[ویرایش]

۶ - بازگشت به ایران



وی پس از آن‌که اقامتِ بیشتر را در آن‌جا پرفایده ندانست، به خواهش گروهی از دوستداران و مردم، رهسپار تهران شد و در اواسط محرم ۱۳۱۰/ اوت ۱۸۹۲ به زادگاه خویش رسید. منابع سال بازگشت او را با اختلاف ذکر کرده‌اند.
[ویرایش]

۷ - سمتش در ایران



ناصرالدین شاه پس از آگاهی از بازگشت وی، با صدور فرمانی به خط خویش، همۀ امور مدرسۀ تازه‌ تأسیس سپهسالار(مدرسۀ عالی شهید مطهری کنونی) را به او واگذار کرد؛ ابوالفضل نیز باقی‌ماندۀ تعمیرات مدرسه را در همین سال (۱۳۱۳ ق/ ۱۸۹۵ م) به انجام رساند. او که عهده‌دار زعامت و مرجعیت شرعی گشته بود، تا پایان عمر در این مدرسه و مسجد مخصوص آن، به تدریس فقه، اصول، رجال و کلام پرداخت و نماز جماعت و مجلس وعظ و خطابه به پا داشت؛ تندنویسانی هم صورت منابر وی را یادداشت می‌کردند. آورده‌اند که ابوالفضل تهرانی به‌ سبب فضل و دانش خویش، مورد رشک برخی از علمای زمان قرار گرفت. وی پس از ابتلا به بیماری حصبه در آغاز صفر ۱۳۱۶ ق/ ۲۱ ژوئن ۱۸۹۸ م، سرانجام در هشتم همین ماه درگذشت و به خاک سپرده شد. نظر بعضی بر آن است که ابوالفضل توسط حسودان مسموم شد.
[۲۹] عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۳۰] عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری، ج۱، ص ۱۰۵، تهران، ۱۳۷۶ ش.
[۳۱] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی، «لج»، «له»، به نقل از محمد ثقفی تهرانی.
[۳۲] حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۳، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
[۳۳] آقـابزرگ، طبقات اعلام الشیعة (قرن ۱۴ ق)، ج ۱، ص ۵۴، مشهد، ۱۴۰۴ ق.
[۳۴] آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
[۳۵] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص۷۴، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.

[ویرایش]

۸ - فرزندان



برخلاف زندگی علمی، از زندگی شخصی وی آگاهی چندانی در دست نیست؛ تنها می‌دانیم که حاصل ازدواج او یک پسر و دو دختر بوده است.
[۳۶] عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۳۷] عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری، ج۱، ص ۱۰۵، تهران، ۱۳۷۶ ش.
پسر وی، محمد ثقفی تهرانی (۱۳۱۳-۱۴۰۶ ق/ ۱۸۹۵-۱۹۸۶ م)، از فقها و علمای بزرگ تهران و پدر همسر امام خمینی (ره) بوده است. مهم‌ترین اثر وی، روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، با تقریظ آقا سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، در ۵ جلد به چاپ رسیده است.
[۳۸] «به یاد عالم بارع آیت‌الله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی»، کیهان فرهنگی، ص ۳۴، تهران، ۱۳۶۴ ش، س ۲، شم‌ ۵.
[۳۹] شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، ص ۲۲۳- ۲۲۴، قم، مکتبة الزهراء.
[۴۰] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸- ۷۹، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.


[ویرایش]

۹ - آثـار ابوالفضل تهرانی



ابوالفضل تهرانی از شخصیت‌های بزرگ علمی دورۀ ناصری است که افزون‌ بر همۀ علوم یادشده، در ریاضیات و تاریخ نیز تبحر داشته است.
[۴۱] حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۳، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
[۴۲] آقـابزرگ، طبقات اعلام الشیعة (قرن ۱۴ ق)، ج۱، ص ۵۳، مشهد، ۱۴۰۴ ق.
او آثار قابل‌توجهی در علوم فقه، رجال، درایه، هیئت و جز آنها از خویش به جا گذاشته که با وجود این، بخش بیشتری از کتاب‌هایش به دست ما نرسیده است.
[۴۳] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (ز ).
ویژگی اصلی بیشتر آثار باقی‌ماندۀ وی منظوم‌ بودن یا ادبی‌ بودن آن‌هاست که کاملاً تأثیر پذیرفته از آموزش‌های دوران کودکی و نوجوانی می‌باشد. از مجموعۀ نوشته‌ها و سروده‌های او می‌توان اینها را برشمرد:
۱. تمیمة المحدث / تمیمة الحدیث: منظومه‌ای در علم درایه به عربی.
۲. تنقیح المقالة فی تحقیق الدلالة: رساله‌ای پرحجم و گسترده در بحث دلالات منطق و اصول فقه به عربی که به پایان نرسیده است.
[۴۴] دانشنامۀ جهان اسلام، ج۸، ص ۷۵۴، تهران، ۱۳۸۳ ش.
[۴۵] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.

۳. الدر الفتیق / الورد الفتیق: در علم رجال؛ البته کتابی دیگر به نام تراجم العلماء بدو منسوب است که شاید همان الدر الفتیق باشد.
[۴۶] دانشنامۀ جهان اسلام، ج۸، ص ۷۵۴، تهران، ۱۳۸۳ ش.

[۴۷] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
[۴۸] حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج ۶، ص ۲۰۴۴، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.

۴. دیوان: دربردارندۀ قصیده‌ها، غزلها، قطعه‌ها و موشحات عربی شاعر، که جلال‌الدین محدث آن را پس از تهذیب و تبویب، در ۱۳۶۹ یا ۱۳۷۰ ق/ ۱۹۵۰ یا ۱۹۵۱ م در تهـران
[۴۹] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (قح ).
[۵۰] ابوالفضل تهرانی، دیوان، به کوشش جلال‌الدین محدث، ص ۴۰۶، تهران، ۱۳۶۹ ق.
به چاپ رساند. گویا ابوالفضل شعر فارسی چندانی نداشته است.
[۵۱] حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص ۲۰۴۴،حاشیۀ ۱، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
محدث این اثر را به توصیۀ نصرالله تقوی و از روی نسخه‌ای که به خط زیبای شیخ آقابزرگ ساوجی نگاشته شده بود، تصحیح کرد.
[۵۲] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (ج ).
[۵۳] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد،ص ۷۶، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.

وی مقدمه‌ای مفصل بر آن نوشت و برخی از مبهمات و پیچیدگی‌های آن را توضیح داد. ارزش مقدمۀ محدث در نقل و نقد مطالب نویسندگانی است که در آثار خویش به ابوالفضل تهرانی و شرح‌حـال وی پرداخته‌انـد.
[۵۴] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (کج- کز ).
موضوع بیشتر اشعار دیوان، مدح و منقبت پیـامبر (ص) و خـاندان او
[۵۵] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (نک)ص ۳۰-۳۱، ۳۳-۴۷، ۲۴۱، ۲۷۱).ص ۷۹-۹۱، ۱۲۹-۱۳۲، ۱۴۰-۱۴۶، ۱۸۹-۱۹۲، ۲۲۵- ۲۲۹.
ستایش‌هایی از میرزا محمدحسن شیـرازی.
[۵۶] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (نک) ص ۹۱- ۹۶، ۲۰۵- ۲۰۹، ۳۴۱-۳۴۶.
و برخی از نکات حکمت‌آمیز است.
[۵۷] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (بب)، ص ۲۴- ۴۸.
در این مجموعه، سروده‌هایی هم به چشم می‌خورد که ابوالفضل به استقبال شعرایی چون خبز ارزی، دعبل، سعدی و امرؤالقیس رفته است.
۵. رسالة الاصابة فی من اجمعت علیه العصابة: شرح منظوم ارجوزه‌ای ۱۷بیتی از سید مهدی بحرالعلوم در علم رجال دربارۀ اصحاب اجماع به عربی، که ابوالفضل این شرح ۳۶۸بیتی را در ۱۳۰۴ ق/ ۱۸۸۷ م در سامرا سروده، و تعلیقاتی نیز با نام نقاوة العصابة بر آن نوشته است. نسخۀ خطی این اثر در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی موجود است.
[۵۸] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
[۵۹] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد).
[۶۰] دانشنامۀ جهان اسلام، ج۸، ص ۷۵۴، تهران، ۱۳۸۳ ش.

۶. الرسالة العشقیة: در شرح مسئله‌ای عشقی ـ عرفانی، که عبرت نائینی آن را استنساخ کرده است. این رساله به عربی، و از نظر کتـابت به شفاء الصدور (نک‌ : دنبـالۀ مقاله) نزدیک است.
[۶۱] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد ).

۷. شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور: ترجمه و شرح دعای زیارت عاشورا که به زبان فارسی نوشته شده است. احاطۀ ابوالفضل تهرانی بر علوم مختلف، از اصول و حدیث تا ادبیات و تاریخ، سبب شده است که شفاء الصدور از مهم‌ترین و مفصل‌ترین کتابها در این زمینه باشد. از ویژگیهای این کتاب، انتقاد نویسنده از استادان فن و روشن‌ساختن خطاهای ایشان است. میرزا محمدحسن شیرازی هم تقریظی بر آن نوشته است. شفاء الصدور محل اعتنا و اعتماد محدثان و مورخانی چون میرزا محمد ارباب قمی در اربعین الحسینیة و شیخ عباس قمی در منتهی الآمال قرار گرفته است. این اثر در دو باب و یک خاتمه، و شامل مطالبی چون ذکر سند و شرح‌حال راویان این دعا، وجوه کیفیت خواندن و فواید آن، ترجمه و شرح، و جز آنها ست. نگارش کتاب در ۱۳۰۹ ق/ ۱۸۹۲ م پایان یافته، و در ۱۳۱۰ ق در بمبئی منتشر شده است. این کتاب با شکلی پاکیزه‌تر، به کوشش علی موحد ابطحی در دو جلد (قم، ۱۴۰۷ ق)، نیز با تصحیح و تعلیقات ابراهیم شبیری زنجانی در یک جلد (تهران، ۱۳۷۶ ش) به چاپ رسیده است.
[۶۲] «شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور (حاج میرزا ابوالفضل تهرانی)»، تراث (بش ).
[۶۳] عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۷، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۶۴] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۷، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.

۸. صدح الحمامة فی احوال الوالد (والدی) العلامة: اثری که ابوالفضل تهرانی در گزارش احوال پدر خویش، ابوالقاسم تهرانی، نوشته، و در آن به بخشهایی از زندگی خود نیز پرداخته است. سبک نگارش صدح الحمامة شبیه به مقامات حریری است و شیخ محمود معرب تهرانی بر آن تقریظی منظوم نوشته است.
[۶۵] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (سه).
[۶۶] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۶، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.

۹. قلائد الدرر فی نظم اللؤلؤ المنتثر: منظومه‌ای در علم صرف، شامل حدود ۶هزار بیت، که در آن شافیۀ ابن‌حاجب به نظم کشیده شده، و مطالبی نیز به آن اضافه گشته است. زمان سرایش این اثر پیش از ۱۴سالگی شاعر بوده است. ابوالفضل تهرانی اثری نیز در علم نحو دارد که شرحی است منظوم بر الفیۀ ابن‌مالک. این ارجوزه تا «باب حال» ادامه یافته است.
[۶۷] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد).

۱۰. مرقاة الانظار و مرآة الافکار: منظومه‌ای در علم منطق.
۱۱. منیة البصیر فی بیان کیفیة الغدیر.
۱۲. میزان الفلک: منظومه‌ای در علم هیئت.
همچنین ابوالفضل تهرانی بر کتاب‌های الاسفار الاربعۀ ملاصدرا، رجال نجاشی، و رسائل، فرائد الاصول و المکاسب شیخ انصاری حاشیه نوشته است. نسخه‌های خطی بیشتر این آثار نزد فرزند وی، محمد ثقفی تهرانی، موجود بوده است.
[۶۸] آقـابزرگ، الذریعة، ج۱، ص ۵۰۱؛ ج۴، ص ۴۳۵؛ ج۶، ص ۸۸، ۲۱۶؛ ج۸، ص ۶۷- ۶۸؛ ج ۹ (۱)، ص ۴۷؛ ج ۱۴، ص ۲۰۳- ۲۰۴؛ ج۱۵، ص ۲۷، ج۱۷، ۱۶۲؛ ج۲۳، ص ۳۱۶.
[۶۹] محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد ).
[۷۰] حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج ۶، ص ۲۰۴۳- ۲۰۴۴، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
[۷۱] انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۶-۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.

[ویرایش]

۱۰ - پانویس


 
۱. امین، محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص ۳۹۸؛ ج ۳، ص۱۲۶، بیروت، ۱۴۰۳-۱۴۰۶ ق/ ۱۹۸۳-۱۹۸۶ م.
۲. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (له ).
۳. آقـابزرگ، الذریعة، ج ۹ (۱)، ص ۴۷.
۴. کریمـان، حسیـن، تهـران در گذشته و حـال، ص ۴۵۶- ۴۵۷، تهـران، ۱۳۵۵ ش.
۵. آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
۶. حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۵، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
۷. عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۶، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۸. عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، تهران، ۱۳۷۶ ش.
۹. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد).
۱۰. عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۶، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۱۱. عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۴، تهران، ۱۳۷۶ ش.
۱۲. آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
۱۳. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (هم‌ ).
۱۴. عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۶- ۱۰۷، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۱۵. عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، ج۱، ص ۱۰۴، تهران، ۱۳۷۶ ش.
۱۶. آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
۱۷. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (هم‌ ).
۱۸. عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۷-۱۰۶، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۱۹. عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری،ص ۱۰۶، ج۱، ص ۱۰۴- ۱۰۵، تهران، ۱۳۷۶ ش.
۲۰. آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
۲۱. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی («لـد» ـ «لـه»، بـه نقـل از همو.
۲۲. آقـابزرگ، مصفی المقال، ستون ۳۳، تهران، ۱۳۳۷ ش.
۲۳. حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۳، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
۲۴. «علامه میرزا ابوالفضل تهرانی»، ص۱، حوزه (مل‌ ).
۲۵. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی، «ز»، «عح»، به نقل از همو، «عز»، به نقل از سید نصرالله تقوی.
۲۶. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی، «س» ـ «سـا»، بـه نقل از حـاج شیخ محمد غروی قوچانی، «سب» ـ «سج».
۲۷. آقـابزرگ، طبقات اعلام الشیعة (قرن ۱۴ ق)، ج ۱، ص ۵۴، مشهد، ۱۴۰۴ ق.
۲۸. «علامه میرزا ابوالفضل تهرانی»، ص ۱،حوزه (مل‌ ).
۲۹. عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۳۰. عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری، ج۱، ص ۱۰۵، تهران، ۱۳۷۶ ش.
۳۱. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی، «لج»، «له»، به نقل از محمد ثقفی تهرانی.
۳۲. حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۳، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
۳۳. آقـابزرگ، طبقات اعلام الشیعة (قرن ۱۴ ق)، ج ۱، ص ۵۴، مشهد، ۱۴۰۴ ق.
۳۴. آقـابزرگ، الذریعة، ج ۶، ص ۸۸.
۳۵. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص۷۴، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۳۶. عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۳۷. عبرت نـائینی، محمدعلـی، مدینة الادب، چ تصویری، ج۱، ص ۱۰۵، تهران، ۱۳۷۶ ش.
۳۸. «به یاد عالم بارع آیت‌الله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی»، کیهان فرهنگی، ص ۳۴، تهران، ۱۳۶۴ ش، س ۲، شم‌ ۵.
۳۹. شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، ص ۲۲۳- ۲۲۴، قم، مکتبة الزهراء.
۴۰. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸- ۷۹، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۴۱. حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص۲۰۴۳، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
۴۲. آقـابزرگ، طبقات اعلام الشیعة (قرن ۱۴ ق)، ج۱، ص ۵۳، مشهد، ۱۴۰۴ ق.
۴۳. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (ز ).
۴۴. دانشنامۀ جهان اسلام، ج۸، ص ۷۵۴، تهران، ۱۳۸۳ ش.
۴۵. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۴۶. دانشنامۀ جهان اسلام، ج۸، ص ۷۵۴، تهران، ۱۳۸۳ ش.
۴۷. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۴۸. حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج ۶، ص ۲۰۴۴، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
۴۹. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (قح ).
۵۰. ابوالفضل تهرانی، دیوان، به کوشش جلال‌الدین محدث، ص ۴۰۶، تهران، ۱۳۶۹ ق.
۵۱. حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۶، ص ۲۰۴۴،حاشیۀ ۱، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
۵۲. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (ج ).
۵۳. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد،ص ۷۶، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۵۴. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (کج- کز ).
۵۵. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (نک)ص ۳۰-۳۱، ۳۳-۴۷، ۲۴۱، ۲۷۱).ص ۷۹-۹۱، ۱۲۹-۱۳۲، ۱۴۰-۱۴۶، ۱۸۹-۱۹۲، ۲۲۵- ۲۲۹.
۵۶. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (نک) ص ۹۱- ۹۶، ۲۰۵- ۲۰۹، ۳۴۱-۳۴۶.
۵۷. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (بب)، ص ۲۴- ۴۸.
۵۸. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۵۹. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد).
۶۰. دانشنامۀ جهان اسلام، ج۸، ص ۷۵۴، تهران، ۱۳۸۳ ش.
۶۱. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد ).
۶۲. «شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور (حاج میرزا ابوالفضل تهرانی)»، تراث (بش ).
۶۳. عبرت نـائینی، محمدعلـی،، نامۀ فرهنگیان، چ تصویری، ص ۱۰۷، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۶۴. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۷، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۶۵. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (سه).
۶۶. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۶، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.
۶۷. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد).
۶۸. آقـابزرگ، الذریعة، ج۱، ص ۵۰۱؛ ج۴، ص ۴۳۵؛ ج۶، ص ۸۸، ۲۱۶؛ ج۸، ص ۶۷- ۶۸؛ ج ۹ (۱)، ص ۴۷؛ ج ۱۴، ص ۲۰۳- ۲۰۴؛ ج۱۵، ص ۲۷، ج۱۷، ۱۶۲؛ ج۲۳، ص ۳۱۶.
۶۹. محدث، جلال‌الدین، مقدمه بر دیوان ابوالفضل تهرانی (لد ).
۷۰. حبیب‌آبـادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج ۶، ص ۲۰۴۳- ۲۰۴۴، اصفهان، ۱۳۵۵-۱۳۶۴ ش.
۷۱. انصاری قمی، ناصرالدین، «آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل تهرانی»، مسجد، ص ۷۶-۷۸، تهـران، ۱۳۸۱ ش، س ۱۱، شم‌ ۶۶.

[ویرایش]

۱۱ - منبع



موسوی، مرتضی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «ابوالفضل تهرانی»، ص۱۹.    


رده‌های این صفحه : علمای تهران




جعبه ابزار