[ویرایش] ۱ - معرفی نامهاز زندگانی آفتاب آگاهی چندانی در دست نیست. گویا نورالحسن، صاحب نگارستان سخن (تألیف: ۱۲۹۲ ق/ ۱۸۷۵ م)، تنها تذکرهپردازی است که نامی از او برده است؛ وی پس از عبارت ادبی کوتاهی در وصف هنر آفتاب، به بیتی از او بسنده کرده است. [۱]
نورالحسن، نگارستان سخن، به کوشش محمد عبدالمجید خان،ص۱۰، بهوپال، ۱۲۹۳ ق.
چند تن از نویسندگان معـاصر نیز مطـالب نورالحسن را تکـرار کردهانـد. [۲]
هدایت، محمود، گلزار جاویدان، ج۱، ص ۲۲، تهران، ۱۳۵۳ ش.
[۳]
شفق، مجید، شـاعران تهران از آغـاز تـا امروز،ج۱،ص۱۷،تهران، ۱۳۷۷ ش.
[ویرایش] ۲ - نسبت آفتاب به تهراناز نسبت آفتاب به تهران برمیآید که زادگاه او همانجا بوده، یا دیرزمانی در آن خطه زیسته است. [ویرایش] ۳ - نسبت او با نورالحسنهمچنین با توجه به سال تألیف نگارستان سخن و یادنکردن دیگر تذکرهها از آفتاب، [۴]
خیامپور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران،ج۱،ص۱۰، تهران، ۱۳۶۸ ش.
میتوان گفت: ۱. آفتاب همروزگار نورالحسن بوده است؛ ازاینرو، زمان حیاتش را باید در سدۀ ۱۳ ق تصور کرد. ۲. نورالحسنْ آفتاب را میشناخته، و دستکم آگاهی اندکی از احوال او داشته است. ۳. در گمانی دور، آفتاب ترک تهران گفته، تا هند راه پیموده، و نورالحسن را در آنجا ملاقات کرده است.بههرروی، نورالحسن در نکوداشت مرتبۀ آفتابْ او را «مهر سپهر سخندانی» خوانده، و این بیت عاشقانه را بهعنوان شاهدی از قریحۀ وی آورده است: شیخ چو زلف تو دید مذهب هندو گزید / دید رخت بِرْهَمَن کیش مسلمان گرفت. [۵]
خیامپور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران،ج۱،ص۱۰، تهران، ۱۳۶۸ ش.
برخی این سروده را دلیلی بر موزونی طبع و شاعری آفتاب دانستهاند. [۶]
هدایت، محمود، گلزار جاویدان، ج۱، ص ۲۲، تهران، ۱۳۵۳ ش.
[ویرایش] ۴ - پانویس
[ویرایش] ۵ - منبع•موسوی، مرتضی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ،برگرفته از مقاله «آفتاب تهرانی» ص۳۸۹. ردههای این صفحه : پارسی گویان تهران
|