دربند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دربند dar-band ، سابقاً روستایی از توابع
شمیران، و امروزه محلهای از محلههای شمیران واقع در شمال کلانشهر
تهران.
[ویرایش]
دربند در زبان فارسی به معنای دره، دژ و نیز معبر تنگ و باریک در کوه است که اشاره به موقعیت جغرافیایی آن دارد. این روستا را احتمالاً از آنرو دربند نامیدهاند که در شمالیترین نقطۀ مسکونی قصران خارج جای داشت و پس از آن،
کوههای البرز مانع از ایجاد روستاهای بیشتر میشد.
[ویرایش]
نام دربند برای نخستین بار در منابع مکتوب سدۀ ۹ ق/ ۱۵ م، ذیل رخداد جنگ
ملک کیومرث از پادوسپانان با
شاهرخ میرزا تیموری عنوان گشته، و از آن با نام دربند شمیران یاد شده است.
[ویرایش]
دربند به سبب جای داشتن در گلوگاه یکی از گذرگاههای کوهستانی که البرز میانی را به
دشت ری پیوند میداد، اهمیت خاصی داشت؛ چنانکه دژی استوار موسوم به قلعۀ شمیران، به فاصلۀ اندکی در بلندیهای شمال این روستا، از گذرگاه یادشده پاسبانی میکرد. این قلعه در زمانهایی که حکام ری در موضع ضعف بودند، معمولاً به تصرف فرمانروایان محلی
رویان و
طبرستان درمیآمد.
[ویرایش]
زکریای قزوینی در کتاب خود، آثار البلاد و اخبار العباد، از وجود دروازهای در قصران بیرونی خبر میدهد که شبها از دور در بالای آن، نور چراغی به چشم میرسید و چون به نزدیک آن میرفتند، چیز مشخصی نمینمود.
کریمان دروازهای را که قزوینی در سدۀ ۸ ق/ ۱۴ م از آن یاد میکند، قابل انطباق با روستای دربند و قلعۀ شمیران دانسته است. او با فرض درستیِ آنچه زکریای قزوینی نگاشته است، چنین احتمال میدهد که این نور از چراغ قلعۀ شمیران بوده که از دور نظرها را جلب میکرده، و آنگاه که کسی قصد نزدیک شدن به قلعه را داشته است، پاسبانان قلعه برای احتیاط، آن را خاموش میکردهاند.
[ویرایش]
از تاریخ دربند تا پیش از برآمدن قاجارها آگاهیهایی بیش از این در دست نیست؛ اما در دورۀ
آقا محمد خان قاجار، با انتخاب تهران به پایتختی، بهسبب تابستانهای گرم تهران، روستاهای کوهپایههای شمیران ــ که آب و هوای خنکتری نسبت به تهران داشتند ــ مورد توجه شاهان، درباریان و مردم تهران قرار گرفت و از آن پس، روستاهای شمیران به تابستانگاه تهرانیان بدل شد. ظاهراً روستای دربند از آن دسته روستاهای شمیران بوده که از اوایل دورۀ قاجار، مورد توجه قرار گرفته است.
[ویرایش]
از نوشتۀ
محمدتقی سپهر (لسانالملک)، ذیل وقایع سال ۱۲۵۱ ق، اینگونه پیدا ست که دو تن از شاهزادگان در آن زمان، در روستای دربند اقامتگاه داشتهاند. هنگامی که
محمدشاه (سل ۱۲۵۰-۱۲۶۴ ق/ ۱۸۳۴- ۱۸۴۸ م) برای در امان ماندن از بیماری وبا، قصد سفر از تهران به ییلاق را داشت، از بیم آنکه در نبود وی، شاهزادگان سر به طغیان و فتنه بگذارند، شماری از آنان را به قلعهای در
اردبیل فرستاد. مدتی بعد، شاهزاده
اللهوردی میرزا و
ابوالملوک کیومرث میرزا، که تا آن مدت در مغمحلۀ (مرغمحله) دربند اقامت داشتند، برای آنکه گرفتار غضب پادشاه نشوند، مجبور به ترک آنجا، و گریختن به بغداد شدند.
[ویرایش]
از دیگر رجال دورۀ قاجار که در دربند دارای باغ و عمارت ییلاقی بودهاند، میتوان به
میرزا محمد خان کشیکچیباشی اشاره کرد که به نوشتۀ
اعتمادالسلطنه، در۱۴ شعبان ۱۲۶۸، در باغ خود از
ناصرالدین شاه قاجار (سل ۱۲۶۴-۱۳۱۳ ق/ ۱۸۴۸-۱۸۹۵ م) پذیرایی نموده است. افزون بر اینها، در دربند بنایی سلطنتی به نام عمارت ناهارخوری وجود داشت که شاهان قاجار بدانجا رفتوآمد داشتند. در ۱۲۹۰ ق، اعتمادالسلطنه به ریاست ادارۀ عمارت و باغات دیوانی، از جمله عمارت ناهارخوری دربند منصوب شد.
[ویرایش]
ناصرالدین شاه در طول مدت سلطنت خویش، بارها در فصل گرما برای تفرج به دربند و روستاهای بالادست آن سفر کرده بود.
به نوشتۀ دوستعلی خان معیرالممالک، طبیعت و مناظر زیبای دربند مورد توجه تهرانیان قرار داشته، و یکی از جاذبههای آنجا آسیابی بوده است که مردم برای تفرج به آنجا میرفتهاند.
[ویرایش]
شرایط کوهستانی و موقتی بودن اقامت درباریان سبب شده بود تا دربند چندان بستر وقایع سیاسی و اجتماعی ایران نباشد؛ اما از اندک اتفاقات روی داده در آن میتوان به دستگیری
اسدالله ابوالفتحزاده و
محمدنظرخان مشکاة الممالک، دو تن از اعضای کمیتۀ مجازات، در حدود سالهای ۱۳۳۵-۱۳۳۶ ق، اشاره کرد.
[ویرایش]
آبوهوای خنک و نزدیکی به تهران موجب شد تا دربند به مرور زمان، بیش از پیش به محلی برای اقامتهای کوتاهمدت تهرانیان بدل شود. در ابتدای دورۀ پهلوی اول و در راستای نوگراییهای
رضاشاه، تأسیس مهمانخانههای جدید به شیوۀ مهمانخانههای اروپا، از مسائلی بود که در دستور کار قرار گرفت. همین امر سبب شد تا به دستور او، مهمانخانۀ بزرگ و گرانقیمتی به نام «هتل دیپلمات» در دربند بنا شود تا توانایی پذیرایی از میهمانان خارجی را داشته باشد. از آن پس، با استقبال مردم تهران، ویلاها و کاخهای پرشماری در محدودۀ درۀ دربند ساخته شد که سیمای منطقه را تغییر داد و بدین ترتیب، جمعیت آنجا افزایش یافت.
[ویرایش]
ازجمله کسانی که در این دوره در دربند سکونت داشتهاند، آرتور ملیسپو، مستشار آمریکایی شاغل در وزارت مالیه بود.
[ویرایش]
دربند در دورۀ پهلوی دوم نیز از روستاهای آباد و پرجمعیت منطقۀ شمیران بود. این روستا در سالهای میانی دهۀ ۱۳۲۰ ش، با داشتن حدود ۰۰۰‘۱ تن جمعیت دارای محلههای مشهوری به نامهای
مغمحله،
کنارمحله،
کلاغبند و
سربند بود.
[ویرایش]
ناحیۀ کوهستانی و سردسیر دربند اجازۀ کشاورزی گسترده را به ساکنان آن نمیداد؛ بنابراین، محصول میوۀ این منطقه به قدر نیاز اهالی بود. بیشتر مردم دربند به کارهای آزاد و باغبانی، کارگری در
کاخ سعدآباد، و نیز فعالیت در برخی ادارات، کلانتری و شهرداری اشتغال داشتند. آبوهوای خنک و وجود ویلاها و ساختمانهای نوسازی که در آن دوره در طول دره برپا شده بود، مراجعان پرشماری را برای اجارۀ محل اقامت به دربند میکشاند. در روزهای تعطیل سال، بسیاری خانوادهها و ساکنان تهران و اطراف، برای هواخوری به دربند میرفتند و به همین سبب، همواره مسیر
تجریش تا دربند محل تردد خودروهای سواری و اتوبوس بود. در آن زمان، در حدود ۵۰ باب مغازه در زمینههای شغلی گوناگون در دربند وجود داشت که در فصل تابستان، شماری قهوهخانه و رستوران نیز به این تعداد افزوده میشد.
[ویرایش]
دربند در سرشماری رسمی ۱۳۳۵ ش، جمعیتی برابر با ۶۸۵‘۱ تن داشته که نشان از افزایش جمعیت چشمگیر این روستا در طول یک دهه بوده است.
[ویرایش]
این ده، دارای یک باب حمام عمومی بود و در بعضی از خانهها، آبانبار نیز وجود داشت. در ۱۳۴۲ ش، دربند دارای دو دبستان به نامهای خواجوی و گوهرشاد، و یک کودکستان با نام گوهرشاد بود و در مجموع، حدود ۳۲۰ تن دانشآموز داشت.
[ویرایش]
میدانگاه اصلی دربند، میدان دربند امروزی بود و آب این ده از رودخانههای
جعفرآباد(
دربند/
پسقلعه) و تعدادی چشمه و یک رشته قنات تأمین میشد. بعدها در شمالشرقی دربند، مخزنی ایجاد کردند که از طریق آن، دسترسی به آب آشامیدنی برای اهالی آسانتر شد.
[ویرایش]
روستای دربند همچون دیگر روستاهای شمیران در سالهای پس از دهۀ ۱۳۴۰ ش، با گسترش شهر تهران، به یکی از محلههای شمالی کلانشهر تهران بدل شد.
[ویرایش]
از وقایع مهم تاریخی محلۀ دربند، اقامت
امام خمینی (ره) در اواخر سال ۱۳۵۸ ش، برای مدتی کوتاه در خانهای سهطبقه در این محله بود.
[ویرایش]
محلۀ دربند از شمال به بلندیهای دربند و خیابان سربند؛ از جنوب به خیابانهای شهرداری، شهید ملکی و البرزکوه؛ از شرق به خیابان دربند و رودخانۀ
گلابدره؛ و از غرب به
خیابان سعدآباد و پادگان حضرت زهرا (ع) محدود میشود.
[ویرایش]
یک تکیه (حسینیه) و دو مسجد به نامهای مسجد جامع و مسجد کنار محله در این محله وجود دارد که دیرینگی آنها به اوایل دورۀ قاجار باز میگردد و تاکنون چندین بار ترمیم و بازسازی شدهاند. در دهۀ ۱۳۸۰ ش،
مسجد جامع دربند به سبب فرسودگی و نداشتن فضای کافی تخریب، و از نو بنا شد. این محله همچنین دارای دو گورستان است که قدمت آنها دقیقاً مشخص نیست. از افراد سرشناس محلۀ دربند میتوان از
آیتالله سید ابوتراب دینپرور دربندی و
سید عبدالله میری نام برد.
[ویرایش]
در ۴ مرداد ۱۳۶۶، در پی بارش شدید باران و جاری شدن آب رودخانۀ دربند در درههای دربند و
گلابدره، سیل مهیبی در منطقۀ تجریش جاری شد که منجر به کشته شدن حدود ۳۰۰ تن، و به بار آوردن خسارت و مشکلات فراوانی گردید.
[ویرایش]
دربند در ارتفاع حدود ۷۰۰‘۱متری از سطح دریا قرار دارد و در پایان مسیر ماشینرو در میدان سربند سرآغاز یکی از راههای اصلی صعود کوهنوردان به بلندیهای شمال تهران است که به
آبشار دوقلو و
شیرپلا میانجامد.
[ویرایش]
[ویرایش]
•
بنی جانی، علیرضا، دانشنامه تهران بزرگ، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «دربند»، صفحه۸۵۳.