حاجی آباد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حاجیآباد hājī-ābād ، روستایی در °۵۱ و ´۳۲ طول شرقی، و °۳۵ و ´۵۳ عرض شمالی و در ارتفاع ۸۲۷‘۱متری از سطح دریا، در فاصلهی دوکیلومتری شمال روستای
رودک و در ۱۲کیلومتری
لشکرک و در دو سوی جادهی لشکرک ـ
اوشان.
[ویرایش]
بافت کهن و اصلی روستای حاجیآباد در سمت جنوب غربی جاده و
رودخانهی جاجرود قرار دارد، اما بخش نوساز و توسعهیافتهی آن ــ که در سالهای پس از انقلاب ساخته شده ــ در سمت شمال و شرق روستا واقع است.
کوه سمت شرق روستای حاجیآباد که مشرف بر جادهی ارتباطی است، اسپیچیله (اسپی = سفید، چیله= سنگریزه) نام دارد. بخشی از مزارع، باغها و خانههای مردم روستای حاجیآباد در سمت شمال شرقی رودخانه، در دامنهی تپهتخت واقع است که حدفاصل روستای
کلوگان و حاجیآباد قرار گرفته است.
در غرب روستای حاجیآباد و بر بالای کوهی که مشرف بر روستا و در ارتفاع ۰۲۲‘۲متری از سطح دریا واقع است، مزارع و مراتع نسبتاً همواری وجود دارد که «آخورین» نام دارند.
سمت شمال غربی آخورین به «حصارک»، جنوب غربی آن به نام «دروازوک» (دروازهی کوچک)، غرب آن به «چالک» (چاله و گودال کوچک) و «سهسور» (سهسرو، نام درخت)، و جنوب آن به نام «سرچشمه» شهرت دارد.
در قسمت شمال شرقی آخورین تنگهای وجود دارد که آبریز آن به سمت شمال است و به محلهی باغ رود حاجیآباد منتهی شده و به رودخانهی جاجرود میریزد.
[ویرایش]
از برخی شواهد و مدارک فرهنگی نظیر سفال و قطعات ریز آجر و بقایای استخوان انسانی که از محل آخورین یافت شده است، چنین برمیآید که این محل محوطهای باستانی و احتمالاً گورستانی از عصر آهن (هزارهی ۱ قم) بوده است و در دورهی اسلامی نیز مردم ضمن استقرار و اقامت در آنجا، مردگان خود را در بخشی از آن دفن میکردهاند، البته اثبات این مدعا نیازمند پژوهش و مطالعهی بیشتر است.
[ویرایش]
در شرایط فعلی در محل آخورین حدود ۱۰۰ اصله درخت از انواع مختلف وجود دارد که به سبب عدم رسیدگی و آبیاری به موقع، شادابی چندانی ندارند. در قسمتهایی از زمینهای آخورین کَرتهایی دیده میشود که تا چند سال پیش زیر کشت آبی و دیم قرار میگرفتند، اما دیگر از آنها بهرهبرداری نمیشود.
سالمندان روستای حاجیآباد میگویند که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی قرار بود که در این محل پیست اسکی احداث شود و اقداماتی نیز صورت گرفته بود، اما با وقوع انقلاب اسلامی این تصمیم بینتیجه ماند.
در شرایط فعلی، ادارهی منابع طبیعی بخشهای بزرگی از زمینهای این محل را به افراد حقیقی و حقوقی فروخته، و میلهگذاری و حصارکشیهایی نیز در محل شده است. وسعت این منطقه بیش از ۱۵۰ هکتار است. حد فاصل روستای حاجیآباد و آخورین، مزارع و مراتع دیگری نیز وجود دارد که به نام مهرگون (مهرگان) نامیده میشود.
[ویرایش]
آن بخش از روستای حاجیآباد که در جبههی جنوبی رودخانه و جادهی ارتباطی از شمال به جنوب گسترده شده است، به ۳ قسمت تقسیم میشود و مردم هر بخش آن را به یک نام خاص میشناسند:
منتهاالیه سمت شمال روستای حاجیآباد به نام «باغ روبار» (باغ کنار رود یا باغ بالای رود) نام دارد. روبار در فرهنگ مردم منطقه به محل سست که حرکت یا لغزش داشته باشد نیز گفته میشود.
منطقهی میانی روستا به «حاجیآباد» شهرت دارد و مرکز بافت کهن نیز در این قسمت قرار داشت،که اکنون به سبب حجم وسیع، تخریب و نوسازی شده، و اثری از خانههای تاریخی، حسینیه، مسجد و حمام کهن بر جای نمانده است. تنها دو خانهی متعلق به دورهی پهلوی در این روستا وجود دارد که با آجرهای قزاقی ساخته شده، اما بخش عمدهی آنها تخریب شده است.
منتهاالیه جنوب روستای حاجیآباد «گَل پول/ گل پل» خوانده میشود (گَل از کلمۀ گَلو گرفته شده، و به معنی کنار، مجاور، لب و حاشیه است و کلمهی گَل پول یا گل پل روی هم به معنی کنار، مجاور و لب پل است).
سبب انتخاب این نام برای این محل این است که در سالهای (۱۳۱۲) تا (۱۳۱۴ ش) که کار احداث جادهی لشکرک به
شمشک برای برداشت و انتقال زغال سنگ آنجا به تهران توسط استاد محمود حسابی، جریان داشت، پلی در این محل احداث شد و جادهی ارتباطی چند سالی از کنار روستای حاجیآباد (سمت جنوب رودخانهی جاجرود) میگذشت، اما پس از بریدن کوهی که در فاصلهی ۳۰۰ متری شمال روستای حاجیآباد جای دارد و مرز روستای حاجیآباد با اوشان است و به نام «دروازهسنگی» خوانده میشد، جاده به سمت شمال رودخانه منتقل شد، اما نام «گل پل» برای آن ناحیه همچنان باقی ماند.
گفتنی است در محلی که به نام دروازهسنگی شهرت دارد، فاصلهی کوه و رودخـانه به حداقل خود میرسید و گذر از آنجا به دشواری صورت میگرفت.
در مواقع ناامنی و آشوب نیز «دروازهسنگی» محل نظارت بر آمدورفت افراد به مناطق شمالی و شهرها و روستاهای مجاور بود. بخشی از این کوه سنگی در زمان احداث مرحلهی اول جاده و بخشهای بیشتری از آن در دههی (۱۳۸۰ ش) بریده و پهن شده است، اما همچنان وضعیت دروازهمانندبودن خود را حفظ کرده است.
[ویرایش]
روستای حاجیآباد در تابستان نزدیک به ۵۰، و در زمستان حدود ۲۵ خانوار جمعیت دارد.
نامخانوادگی مردم این روستا به ترتیب فراوانی جمعیت و بومی بودن، حسن لاریجانی، بابایی، اللهدادی، عالی کلوگانی و محمودی است.
شغل سابق مردم روستای حاجیآباد کشاورزی و دامداری بود، اما امروزه بیشتر جوانهای روستا به تهران مهاجرت کردهاند و به کارهای دولتی و خدماتی میپردازند و شماری نیز به کارهای پیمانکاری ساختمان اشتغال دارند. شمار کمی از مردان روستا که هنوز در زادگاه خود ساکناند، به کار باغداری مشغولاند.
[ویرایش]
محصول عمدهی این روستا گیلاس، آلبالو و گردو ست و محصول گیلاس آنها به بازار عرضه میشود.
در روستای حاجیآباد دو واحد گاوداری با حدود ۳۰ رأس گاو و یک واحد زنبورداری در حال فعالیت است.
آب کشاورزی روستای حاجیآباد از رودخانهی جاجرود، و آب آشامیدنی مردم نیز از چشمهای که به نام «سرچشمه» شهرت دارد و در غرب منطقهی آخورین واقع است، تأمین میشود.
[ویرایش]
روستای حاجیآباد به سبب کم بودن شمار دانشآموزان مدرسه ندارد و شاگردانش به مدرسهی روستای رودک یا اوشان میروند.
[ویرایش]
این روستا در سالهای پیش از انقلاب، مرکز تولید سیبهای معروف به شمرونی (شمیرانی) که در پاییز ثمر میداد، و سیب گلاب و سیب لَشون که در مرداد ماه میرسید، بود. اکنون نیز باغهای گیلاس این روستا و نوع محصول آنها بسیار مرغوب و مشهور است.
[ویرایش]
•
پازوکیطرودی، ناصر، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «حاجی آباد»، ص۷۵۶.