[ویرایش] ۱ - زندگینامهوی در تهران زاده شد. [۱]
رشیدیاسمی، غلامرضا، ادبیات معاصر،ص۳۲، تهران، ۱۳۵۲ ش.
نیاکان او اهل شیراز، و از آنجا به تهران مهاجرت کرده بودند. [۲]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران،ج۱،ص۶۶۱، تهران، ۱۳۷۳ ش.
پدرش، اسدالله خان آقاولی، از محصلان دارالفنون و در شمار سومین گروه دانشآموختگانی بود که در ۱۲۷۵ ق/ ۱۸۵۹ م و پس از برکناری میرزا آقاخان نوری از صدارت، برای تحصیل به اروپا اعزام شده بودند. [۳]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران،ج۶،ص۶۲، تهران، ۱۳۷۱ ش.
[۴]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۵.
آقاولی تحصیلات خود را در مدرسه ادب گذراند. زبان فرانسه را در مدرسه آلیانس فرانسه فراگرفت و عربی را نزد استادانی چون شیخ عبدالعلی مؤید بیدگلی آموخت. [۵]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران،ج۱،ص۶۶۱، تهران، ۱۳۷۳ ش.
[ویرایش] ۲ - فعالیت فرهنگی- اجتماعیاو پس از فراغت از تحصیل، برای تأسیس مدرسه و دیگر فعالیتهای فرهنگی، همراه میرزا علینقی خان آصف اعظم (از متمولین کردستان) رهسپار کردستان شد و مدتی در مدرسههای آنجا، به مدیریت و تدریس اشتغال داشت. سپس به تهران بازگشت و به تدریس و فعالیتهای فرهنگی پرداخت. وی با ادیبالممالک فراهانی، از شاعران و روزنامهنگاران دوره مشروطه دوستی و معاشرت داشت. [۶]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران،ج۶،ص۶۲-۶۳،تهران، ۱۳۷۱ ش.
[۷]
مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر ایران،ج۱،ص۴۸، تهران، ۱۳۶۹ ش.
[۸]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۵.
آقاولی زمانیکه مرتضیقلی صنیعالدوله وزیر مـالیه بود، به استخدام آن وزارتخانه درآمد و تا آخر عمر در آن وزارتخانه با صداقت و امانت، مشغول به کار بود. [۹]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران،ج۶،ص۶۲-۶۳،تهران، ۱۳۷۱ ش.
[۱۰]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران،ج۱،ص۶۶۱، تهران، ۱۳۷۳ ش.
[۱۱]
رشیدیاسمی، غلامرضا، ادبیات معاصر،ص۳۲، تهران، ۱۳۵۲ ش.
[۱۲]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۵.
نخستین سمت او در وزارت دارایی، پیشکاری مالیه خوزستان بود که در ۱۳۰۹ ش/ ۱۹۳۰ م به وی محول شد. [۱۳]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۵.
[۱۴]
آقاولی، تقی، دیوان، به کوشش اردشیر بینش آقاولی،ص ۷۳-۷۴، تهران، ۱۳۷۹ ش.
[ویرایش] ۳ - موثر در بیداری مردمبه هنگام جنبش مشروطه، وی در صف مشروطهخواهان قرار داشت و برای تنویر افکار عمومی مجله فکاهی بهلول را چاپ میکرد و با نگارش مقالههای انتقادی و ایراد نصایح در قالب شوخی و طنز در بیداری مردم تأثیر بسیاری داشت. [ویرایش] ۴ - همکاری با برخی نشریه هاافزونبرآن، آقاولی با برخی نشریهها نیز همکاری داشت و در آنها اخبار رسمی را بهگونهای ماهرانه به طنز برمیگرداند. [۱۵]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران،ج۶،ص۶۲-۶۳،تهران، ۱۳۷۱ ش.
[۱۶]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران،ج۱،ص۶۶۱، تهران، ۱۳۷۳ ش.
[۱۷]
رشیدیاسمی، غلامرضا، ادبیات معاصر،ص۳۲-۳۳، تهران، ۱۳۵۲ ش.
از جملۀ این نشریهها روزنامه ستاره ایران به مدیریت میرزا حسن خان صبا ملقب به کمالالسلطان بود که ستون معروف و پرخوانندۀ آن «لطایف و ظرایف» به قلم وی نگاشته میشد و حاوی نقد، شوخیواره، متلکهای سیاسی، طعنه بر افراد و دیگر مطالب بود. [۱۸]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۶.
[ویرایش] ۵ - عضو انجمن ادبیآقاولی همچنین عضو انجمن ادبی ایران بود و مدتی هم ریاست آن را برعهده داشت. [۱۹]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۶.
[ویرایش] ۶ - مخالف قرارداد تحمیلی با انگلستانوی از مخالفان قرارداد تحمیلی ذیقعدۀ ۱۳۳۷/ اوت ۱۹۱۹، بود که در زمان نخستوزیری وثوقالدوله با انگلستان بسته شده بود. به همین سبب، مورد سوءقصد قرار گرفت، اما جان سالم به در برد و همانند بسیاری از مخالفان این قرارداد به قزوین تبعید شد. [ویرایش] ۷ - تاریخ و علت وفاتسرانجام، آقاولی در ۱۳۲۵ ش براثر سکتۀ قلبی درگذشت. [۲۰]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران،ج۶،ص۶۲-۶۳،تهران، ۱۳۷۱ ش.
[۲۱]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران،ج۱،ص۶۶۱، تهران، ۱۳۷۳ ش.
[ویرایش] ۸ - فعالیت های ادبی و علمیآقاولی علاقۀ زیادی به تصحیح اشعار دیگران داشت. اشعار او را متجاوز از ۳۰هزار بیت دانستهاند که نهتنها در نشریهها، بلکه در تذکرهها و مجموعههایی چون: منتخبات آثار محمد ضیاء هشترودی، سخن و سخنوران عصر پهلوی، مجموعۀ فارسی و انگلیسی دینشاه ایرانی و اغلب تذکرههای سالهای ۱۳۲۰ ش به بعد چاپ شده است. او همچنین کتاب تاریخ شورش فرانسه را به فارسی ترجمه کرد که در پاورقی روزنامه استقلال در ۱۳۲۸ ش به چاپ میرسید. [۲۲]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۶.
از دیگر آثار او میتوان به مجموعه اشعار دغلنامه،دیوان شعر و نمایشنامه مهرآبرو اشاره کرد. [۲۳]
مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج۲،ص۲۰۸- ۲۰۹، تهران، ۱۳۴۰ ش.
[۲۴]
آقابزرگ، الذریعة،ج۹،ص۱۵۵.
دیوانی نیز از وی به کوشش فرزند او، اردشیر بینش آقاولی و با مقدمۀ ایرج افشار به چاپ رسیده است؛ البته این مجموعه، همۀ اشعار او را در بر نمیگیرد. سرودهای از او را دخترش،پروین آقاولی در مجلۀ حافظ (۱۳۸۶ ش، شم ۴۸) به چاپ رسانده است. اشعار بینش در قالبهای قصیده، قطعه، غزل، رباعی و مثنوی است و از خلال آنها، میتوان به حالات شخصی و درونی و شیوۀ زندگی او پی برد؛ همچنین از اوضاع و احوال مملکت، مسائل روز، مباحث سیاسی و اجتماعی، میهنپرستی و شکوه از مسئولان ــ چـه بهصورت جدی یا طنز ــ آگاهی یافت. [۲۵]
افشار، ایرج، مقدمه بر همان، ص۷-۸.
[۲۶]
کنیپور، علیاکبر، «سخنی دربـارۀ این کتـاب»، دیوان تقی آقاولی (هم )ص۹-۱۴.
[۲۷]
آقاولی، تقی، دیوان، به کوشش اردشیر بینش آقاولی،ص۴، ۳۵، جم،تهران، ۱۳۷۹ ش.
[ویرایش] ۹ - پانویس
[ویرایش] ۱۰ - منبع•رحیمی، شهرزاد، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ،برگرفته از مقاله «آق اولی» ص۴۴۰. ردههای این صفحه : روزنامه نگاران تهران | شعرای تهران | طنزپردازان تهران | فعالان سیاسی و فرهنگی تهران | نویسندگان تهران
|